به نام خدا
خلاصه نویسی و نکتهبرداری
شاید در مورد خلاصه نویسی تاکنون زیاد شنیده باشید و احتمالاً خیلیها در مورد فواید آن برایتان گفتهاند. اگر به فواید آن ایمان دارید که چندان نیازی به مطالعهی این قسمت از مقاله نیست؛ در غیر این صورت با اطمینان کامل به شما میگویم که یکی از مهمترین اصول مطالعهی درسی، همین خلاصهنویسی و نکتهبرداری است که در سال گذشته به من خیلی کمک کرد.
من هم در اوایل سال گذشته اهمیت آن را درک نمیکردم و گاهی خلاصههایم ناقص میماند اما هر چه به پایان سال نزدیکتر میشدم و مخصوصا بعد از عید، ضمن کامل کردن آنها (بهجز درسهای خاص که برایتان خواهم گفت) واقعا نقش بهسزایی در کسب این رتبه برای من پیدا کرد.( خلاصه نویسی )
شاید این کار برای خیلی از شما سخت، ناممکن و تا حدی وقتگیر و غیرمنطقی بهنظر بیاید؛ اما بدانید اگر یکبار وقت زیادی بگذارید و مبحثی را مطالعه و خلاصه نویسی کنید، دفعههای بعد لازم نیست بار دیگر کل مطلب را بخوانید؛ بلکه میتوانید فقط با نگاه کردن به خلاصه، کل آن مطلب را یادآوری کنید. مطمئن باشید بعد از عید و هر چه به کنکور نزدیکتر شویم، اگر خلاصهنویسی نکرده باشید، قطعا افسوس خواهید خورد و شاید آن وقت کمی دیر باشد؛ پس از همین الان به حرفم گوش کنید و مطمئن باشید پشیمان نخواهید شد و بعداً کلی از من تشکر خواهید کرد!!!
فقط به چند نکتهی کلی توجه داشته باشید:
الف) وقتی برای بار اول مطلبی را مطالعه میکنید، حتما زیر مطالب مهم خط بکشید و یا highlight کنید؛ این کار باعث میشود مطالب، بیشتر در ذهنتان جای بگیرد، در مرتبهی بعدی مطالعه اگر نکتهای را از قلم انداختهاید، مجدد زیر آن را هم خط بکشید و به نکتههایی که دفعههای قبل زیر آنها خط کشیدهاید توجه بیشتری بکنید.
نکتهی اول: لازم نیست زیر کل مطالب کتاب خط بکشید، بلکه فقط نکتههای مهم و کلمههای کلیدی برای ما مهم هستند؛ کلمههایی که با دیدن آنها میتوانید سایر مطالب را هم یادآوری کنید؛ پس لازم است دفعهی اول خیلی عمیق مطالعه کنید تا بتوانید این توانایی را پیدا کنید.
نکتهی دوم: بهتر است چند دورِ مختلف زیر نکتههای مهم علامتگذاری کنید؛ مثلا آنهایی که خیلی مهماند را highlight کنید، آنهایی را که اهمیت کمتری دارند، دورشان خط بکشید و همینطور الیآخر…
در حین خلاصهنویسی به نکتههای زیر توجه کنید:
۱) خلاصهتان نباید آنقدر زیاد باشد که تفاوت چندانی با کتاب و جزوه نداشته باشد. زیادهروی نکنید و کوتاه و مختصر بنویسید. کلمههایی را بنویسید که با خواندن آنها بتوانید یک خط یا حتی یک پاراگراف را مرور و یادآوری کنید.
۲) خلاصه را از زبان خودتان بنویسید بهنحوی که هر بار آن را دیدید تقریبا تمام مطالب مرور شود؛ اما به این دلیل گفتم که بعد از مرتبهی دوم (یا سوم) مطالعه شروع به خلاصهبرداری کنید چون این کار عملاً باعث شود راحتتر نکتههای مهم و کلیدی را تشخیص داده و در خلاصهی خود بیاورید. خلاصه لازم نیست کاملِ کامل باشد؛ اما باید بهگونهای باشد که خودِ شما با دیدن آن بتوانید اکثر مطالب را یادآوری کنید مثلاً با دیدن بتوانید برخی مطالب مربوط به دورهی تناوب و طولموج و فار موج را یادآوری کنید.
۳) مطالبی را یادداشت کنید که مهم بوده و امکان فراموشی آنها زیاد باشد، همچنین در نوشتن خلاصه، آنچه را فهمیدهاید بیاورید نه عیناً عبارت کتاب را.
۴) مهمترین نکته این که «اگر خلاصه را با شرایطی که بالا توضیح دادم نوشتید، کاملاً به آن اعتماد داشته باشید و وسواس زیادی به خرج ندهید.
نحوهی خلاصهنویسی و استفاده از خلاصهی درس ادبیات و زبان فارسی
همانطور که در قسمت نحوهی مطالعهی ادبیات و زبان فارسی گفتم، این درس چند قسمت مختلف دارد که نحوهی مطالعه و در نتیجه نحوهی خلاصهبرداری آنها نیز با هم تفاوت میکند. اولا لازم است بگویم من فقط میتوانم یک سری کلیات در مورد نحوهی خلاصهنویسی بگویم و یک نمونه خلاصهی خودم را به شما نشان دهم؛ ولی شما باید حتما خودتان برای خودتان خلاصه بنویسید؛ چون خلاصهی هر کس تقریبا فقط به درد خودش میخورد؛ اما ابتدا یک سری کلیات در مورد خلاصهی ادبیات وجود دارد که به شما میگویم.
خلاصه نویسی من در درس ادبیات از قسمتهای زیر تشکیل میشد:
۱) معنی لغتها: همانطور که در نحوهی مطالعهی ادبیات هم گفتم، وقتی کتاب را میخوانید زیر لغتهای مهم خط بکشید، معنی آنها را یاد بگیرید و حتما آنها را مشخص کنید. حالا برای خلاصهبرداری از بین لغتهایی که خط کشیدید، آنهایی که مهمترند (شاید همهشان) را در خلاصهی خود بیاورید و لغت به همراه معنی را وارد کنید. از انتهای کتاب نیز حتما استفاده کنید، چون معنایی که در انتهای کتاب نوشته شده خیلی مهم است. حتی اگر برای یک کلمه چند معنی در انتهای کتاب ذکر شده، همه را در خلاصهی خود بیاورید. همچنین در خلاصهی خود بهطور درس بهدرس پیش بروید و درسها را مشخص کنید تا طبقهبندی بهتری شکل بگیرد و برای مطالعهی قسمت بهقسمت و آزمونهای مختلف راحتتر باشد.
۲) املای لغتها: برای این قسمت نیز از لغتهایی که در کتاب زیرشان خط کشیدهاید، استفاده کنید و همه را کنار هم بیاورید و اگر لازم میبینید جملهای که آن لغت در آن آمده را هم میتوانید بیاورید.
۳) تاریخ ادبیات: من برای خلاصهنویسی تاریخ ادبیات از یک جدول چهار ستونه استفاده میکردم که میتوانید نمونهی آن را در انتهای این مقاله ببینید. ۴ ستون شامل نام نویسنده یا شاعر، آثار، قرن و توضیحات. بدین ترتیب کاملا برایم طبقهبندی میشد و بسیار آن را مرور میکردم. در قسمت توضیحات مثلا مواردی مثل شاعر ادبیات پایداری یا حماسی یا … و یا ویژگیهای کلی نویسنده یا آثار آن را بیان کنید. سعی کنید حتما از رنگهای مختلف استفاده کنید؛ مثلا یکی در میان آبی و نارنجی بنویسید چون باعث میشود تصویر بهتری از آنها در ذهن شما شکل بگیرد. (از اعلام و نکتههای آن حتماً حتماً برای تکمیل خلاصه نویسی استفاده کنید.)
۴) درآمدها و ابتدای فصلها: هر کتاب ادبیات چند فصل دارد که ابتدای اکثر فصلها، نکتههایی در مورد گونههای مختلف ادبیات (غنایی، حماسی و …) یا موارد دیگر وجود دارد که در برخی از آنها نکتههای نسبتاً مهمی وجود دارد. قسمت چهارم خلاصه نویسی ادبیات شما میتواند شامل طبقهبندی فصل بهفصل این نکتهها باشد بهنحوی که بهطور منظم آنها را یاد بگیرید. سعی کنید برای نوشتن خلاصهی این قسمت، نکتههای مهم و کلیدی را بهصورت فهرستوار بنویسید بهنحوی که با مطالعهی آن بتوانید خودتان در ذهنتان جملهبندی کتاب را تکرار کنید. زیادهنویسی نکنید و فقط به نکتههای مهم اکتفا کنید.
۵) بیاموزیم و نکتههای متفرقه: آخرین قسمت خلاصههای ادبیات من شامل نکتههای بیاموزیم و نکتههای دیگر لابهلای کتاب بود. در این قسمت سعی میکردم علاوه بر دستهبندی و خلاصهبرداری از نکتههای بیاموزیمها، نکتههای متفرقهای را که در خودآزماییها یا برخی از قسمتهای متن کتاب یا در تستها و آزمونهای مختلف به آن برمیخوردم را وارد کنم و بدین ترتیب چکیدهی تمام نکتههای کتاب را در خلاصهی خود داشتم.
از نظر من این ۵ قسمت برای خلاصهی ادبیات کفایت میکند. فقط میماند بخشهای آرایهی ادبی، قرابت معنایی و زبان فارسی که شیوهی مطالعهی آنها را در مقالهای دیگر به شما گفتهام و چندان نیازی به خلاصهبرداری ندارند. هر چند میتوانید نکتههای پراهمیت آنها را در خلاصهی خود بنویسید تا هرچند وقت یکبار بتوانید آنها را مرور کنید.
ب) نحوهی استفاده از خلاصهی درس ادبیات.
نحوه و زمان استفاده از خلاصهی ادبیات و بهطور کلی خلاصهی کلیهی درسها نیز بسیار پراهمیت است. بعد از آن که خلاصهنویسی شما در درس ادبیات به پایان رسید و مثلا چند درس را خواندید و بهطریقی که گفتم خلاصه کردید و کمی تست زدید، نوبت به مرحلهی بعد میرسد (مرحلهای که موجب تثبیت آموختهها میشود و باعث میشود دیرتر مطالب را فراموش کنید). باید بعد از گذشت حدود یک هفته، بار دیگر خلاصهی خود را مطالعه کنید و اگر نیازی دیدید آن را تکمیل نمایید و بعد از آن اگر خواستید میتوانید برای افزایش تسلط، تعدادی تست بزنید. هر بار که خلاصهی ادبیات را میخوانید، دور نکتههای مهمتر و آنهایی که زودتر فراموش شدهاند خط بکشید و هر بار با رنگ متفاوتی این کار را انجام دهید تا برایتان کاملا مشخص شود. بدینترتیب مثلا لغتهای مهم را هر بار خلاصه و خلاصهتر کردهاید و میتوانید در زمانهایی که وقت کمتری دارید فقط آنهایی که دورشان خط کشیدهاید را بخوانید و در غیر این صورت همه را مطالعه کنید.
پس توجه کنید که:
۱) قبل از شروع خلاصه نویسی همانطور که در روش مطالعهی ادبیات گفتم حتماً تمام موارد را در کتاب خود مشخص کرده و نکتهبرداری کنید.
۲) خلاصهی درس ادبیات را در ۵ مبحث ذکر شده در بالا انجام دهید و مطمئن باشید بسیار به دردتان خواهد خورد.
۳) پس از تکمیل خلاصه، تستزنی و وقفهی یکهفتهای بار دیگر خلاصهتان را مرور کنید.
۴) هر بار که خلاصه را میخوانید نکتههای مهمتر را با رنگهای متفاوت مشخص کنید.
چند نمونه از خلاصههای ادبیات خودم در سال گذشته را نیز برایتان گذاشتهام؛ البته فقط بهعنوان نمونهاند و توجه داشته باشید که خلاصهی هرکس فقط به درد خودش میخورد. حتما خلاصه بنویسید مخصوصاً در درس ادبیات که بسیار به من کمک کرد.
خلاصهنویسی عربی
الف) خلاصه نویسی
همانطور که در مقالهی شیوهی مطالعهی عربی گفتم، در مرحلهی اول مطالعهی عربی میبایست قواعد را بخوانید و خلاصه کنید و بعد از آن نکتههای تستهایی که میزنید را به آن اضافه کنید. من برای خلاصه نویسی عربی چند قسمت را به شما توصیه میکنم:
۱) اولین قسمت از خلاصهی عربی، مبحث ترجمه میباشد. برای نوشن خلاصهی این قسمت میتوانید برخی لغتهای سخت که خیلی فراموش میکنید را در یک صفحه بنویسید. همچین معنا و زمان برخی از فعلها نیز مهم است مثلاً
«کَانَ یَکْتُبُ -> مینوشت -> ماضی استمراری».
۲) قسمت دیگری از خلاصه نویسی عربی شما باید قواعد کلی و نکتههای ریزی باشد که دانستن آنها ضروری است مثلاً قواعدی مثل نحوهی ساختن فعل امر، انواع اسم مشتق، انواع معرفه، اسمهای غیرمنصرف و …. سعی کنید تمامی اینها را بهصورت شمارهوار و بهصورت نموداری در خلاصهی خود بیاورید. لازم نیست زیاد توضیح دهید. فقط بهصورت تیتروار مثلاً انواع اسامی مشتق را بنویسید و توضیحات در ذهنتان باشد و با دیدن آن تیترها توضیحها را به یاد آورید و در ذهن خود بگویید.
۳) من در خلاصهی خود، یک قسمت دیگر داشتم و آن هم «نکات» نام داشت. نکتههای ریز مثلاً در حد یک خط که یا در جزوه میدیدم یا در تستها به آن برمیخوردم را در این قسمت وارد میکردم. یعنی به هر نکته یک شماره میدادم و پشت سر هم مینوشتم طوری که مثلاً در هر خط یک نکته مینوشتم و حدودا ۲۰ نکته در یک صفحه مینوشتم.
سعی میکنیم در ادامه مقاله بعدی روش خلاصه نویسی دروس دیگر را نیز برای شما دوستان ارائه دهیم …
موفق باشید .حامی تحصیلی